زمانی که شما میخواهید کالایی را تهیه کنید فهرستی از خصوصیات را در نظر میگیرید که کالای مد نظر شما باید واجد آن باشد تا از سوی شما انتخاب شود.اما در عصر ما و در میان انبوهی از تولیدات بررسی و انتخاب کاری دشوار به نظر میرسد.یافتن یک برند خوب میانبری است که ما به هدفمان میرساند.
اما برند چه زمانی پا به دنیای ما گذاشت؟
گرچه در تاریخ همیشه اقوال گوناگون است اما معروف است که در اسکاندیناوی دامداران دامهای خود را برندر (brander) میکردند بدین معنا که بر روی بدن آنها داغ میزدند تا بواسطه داغ زدن نامشان دام خود را شناسایی کنند.
البته با اسمهای دیگر نفس چنین عملی در تاریخ قدمت طولانی دارد همچون مهرهایی که سلاطین استفاده میکردند.
اما انچه ما امروزه به عنوان برند میشناسیم محصول شرایط پس از جنگ جهانی دوم است.حجم انبوه کالا و اشباع شدن بازار تولیدکنندگان را بر آن داشت تا به دنبال راهی برای متمایز کردن خود از سایر رقبا باشند.برند چیزی بود که آنها را به هدفشان میرساند.اگرچه برند نمادی بود که آنها را از سایر تولیدکنندگان جدا میکرد و هویت کالا به شمار میرفت در تبلیغات نماد صداقت و کیفیت معرفی شد.در طرف دیگر معامله نیز خریداران به دنبال راهی برای انتخاب کالای باکیفیت مد نظر خود بودند. یافتن یک برند خوب همچون یک میانبر بود. ظهور رادیو تلویزیون در اواخر قرن بیستم باعث شد تا برند خیلی زود وارد ادبیات و زندگی روزمره مردم شود.حالا برند جز داریی شرکتها به شمار میرفت چراکه دارای ارزش ذاتی شده بود.مطمئنا کلمه ارزش برند زیاد به گوشتان خورده است.این مهم باعث سرمایه گذاری های گسترده بر روی برند و برند سازی شد.گرچه مطابق تعریف هرگونه نام،علامت و لوگو که برای محصولی در نظر گرفته شود برند آن کالا محسوب میشود اما در دنیای سرمایه زمانی این نام،علامت و لوگو برند نامیده میشود که در بازار و میان مردم دارای محبوبیت و اعتبار باشد.